شنبه، بهمن ۰۷، ۱۳۹۱

هنر خداحافظی

گوشه صفحه، تبلیغی است با یک جمله "هنر خداحافظی".
البته تبلیغ درباره خدمات تدفین است! ولی همین جمله ساده، توی گوشم چندین بار زنگ می خورد. سلام، آغازی تازه است که گاهی روان و خود به خود پیش می رود؛ به سادگی یک لب خند و نگاه. خداحافظی خیلی فرق دارد؛ خیلی هنر می خواهد؛ البته اگر امکانی برای خداحافظی باشد. گاهی وقت ها آدم مدت ها در همان نقطه عطف جدایی باقی می ماند، مهم هم نیست چه قدر زمان بگذرد. گاهی وقت ها مهم نیست چه قدر جا به جا شده باشی، چه فاصله ای را از فلان قاره تا فلان قاره دیگر سفر کرده باشی. ممکن است جای پایت هنوز در مرز خداحافظی های گم شده در زمان و مکان، جا مانده باشد.

هیچ نظری موجود نیست: