دوشنبه، بهمن ۰۹، ۱۳۹۱

میز کناری

لیوان قهوه ام را گذاشته ام کنار دستم. حواسم به میز کناری است. دو تا خانم سال خورده، به خودشان رسیده، گوشواره به گوش، حلقه به دست، رژ لب زده، رو به روی هم نشسته اند و دارند با هم قهوه می خورند و حرف می زنند. خانم سال خورده دیگری هم با همان ظرافت های زنانه، می آید کنار میزشان؛ سه تایی با هم گپ می زنند و خوش و بش می کنند.

برای چند لحظه غرق زیبایی و گرمی قهوه نوشان دوستانه شان هستم. این که کنار زندگی خانوادگی شان، در این سن و سال هم که شده، برای دوست های هم جنسشان هم وقت می گذارند، دل نشین است. دیدن دوستی های این جوری به اندازه دیدن زوج های سال خورده ای که دست در دست، کنار هم راه می روند، قشنگ است.

هیچ نظری موجود نیست: