شنبه، اردیبهشت ۲۱، ۱۳۹۲

You are wrong!

به طور میانگین حداقل روزی دو بار این را از مدیرم بابی می شنوم.
اوایل نفسم بند می آمد. او به همان اندازه که در تصمیم گیری هایش سریع و قاطع است، در شنیدن نظرات هم سریع و بی صبر است. همان چند جمله اول را می شنود، بعد این جمله را با قدرت و هیجان تمام تکرار می کند؛ چه در بحث های دو نفره ، چه وسط جلسه بین دیگران. اوایل برایم سخت بود که بعد از شنیدن این جمله بتوانم خودم را جمع کنم تا توضیحم را کامل کنم. ولی کم کم یاد گرفته ام که بهتر است اصل کلام را به طور خلاصه همان اول مکالمه بیان کنم تا بعد ببینم واقعا نظرش چیست. این روزها که یک عضو جدید هم به تیممان اضافه شده، وسط گفت و گوها، می بینم بابی با او هم همین جور رفتار می کند. هنوز حرف دیگری تمام نشده، نظرش را رد می کند. وقتی از دید شخص سوم نگاه می کنم، می بینم او کلا این جوری است؛ همیشه اول حمله می کند بعد کم کم فضا می دهد از خودت و ایده ات دفاع کنی. این نگاه باعث شده دیگر حرف و رفتارش را کم تر به شخص خودم بگیرم؛ به جایش بیش تر به این فکر می کنم که چه طور نظر و گزارشی را جوری خلاصه کنم که نکات مهمش را همان اول ببیند و نظر دهد. 

هیچ نظری موجود نیست: