چهارشنبه، مهر ۱۲، ۱۳۹۱

موج

نه از سیاست سر در می آورم، نه چندان از اقتصاد. با این حال تغییرات شدید نرخ ارزی مثل استرسی پیوسته زیر پوستم هست؛ هر از چند وقت یخ می کنم. دلم برای تمام کسانی که داخل ایران فشارش را به دوش می کشند، می سوزد. چه بر سر قشر میانه و آسیب پذیر می آید؟ کارمندها چه می شوند؟ بچه دارها چه طور؟ بازنشسته ها چه طور می گذرانند؟
و دوستانم که با تلاش و امید با مقداری بورس یا با هزینه خودشان آمده اند بیرون که درس بخوانند... چه قدر همیشه با بی ثباتی زندگی می کنیم؛ هرجا که باشیم.

هیچ نظری موجود نیست: