دوشنبه، آبان ۰۱، ۱۳۹۱

چیدمان

اتاقم را مرتب می کنم. ورق ها و کارت های روی میز را جمع می کنم، چیدمان روی کمد را عوض می کنم. جای آینه قدی را تغییر می دهم. کتاب های کتاب خانه را این ور و آن ور می کنم. چیدمان جدید اتاق روحم را تازه می کند، با خودش آرامش دارد.
همان قدر که چیدمان اتاق روی روحیات آدم اثر دارد، چیدمان اطرافیان هم روی احساس و نگاه آدم به زندگی و اتفاق ها اثر دارد. این که با چه جور آدم هایی هم صحبت می شویم و افکار و احساساتمان را با هم تقسیم می کنیم، می تواند رنگ های جدیدی روی دید و احساسمان باقی بگذارد. شدت رنگ ها به میزان استقلال فکری و رفتاری خودمان و میزان نزدیکی و اعتماد مشترک بستگی دارد. دلم می خواهد روی روابطم با اطرافیانم آگاه تر باشم . دلم می خواهد به رنگ هایی که از اطرافم رویم می نشیند و رنگ هایی که خودم بر فکر و روح دیگران می گسترم، آگاه تر باشم. در خوش رنگی ها ببالم و در تقسیم کردنشان با دیگران سهیم باشم و رنگ های کدر را در صافی آگاهی، کنار بکشم و از قلب و روحم پاک کنم.

هیچ نظری موجود نیست: