پنجشنبه، آذر ۰۲، ۱۳۹۱

یک سویه، چند سویه

گاهی وقت ها تنها یک سوی ماجرا را دیدن، باعث واکنش، تصمیم یا رفتار ناقصی می شود. گاهی هم ابعاد مختلف ماجرا را دیدن، باعث می شود آدم اجزای درگیر در آن ماجرا را بیش تر درک کند. نگاه چند وجهی، پشت هر مشکلی، دلیلی می بیند. دلیلی که به درک بهتر ماجراها کمک می کند. پیدا کردن تعادل میان این دو، هنر بزرگی است. وگرنه یک سویه نگاه کردن، برداشتی شتاب زده است که ممکن است پی آمدهای ناخوشی در پی داشته باشد. چند وجهی نگاه کردن هم مثل دالانی بی انتهاست که در نهایت همه چیز را درک می کند و نمی تواند به راحتی انگشت بگذارد روی نقطه مشکل ساز.

مثل پروژه ای که برنامه ریزی شده ولی با گذشت یک ماه، هنوز به نتایج پیش بینی شده نرسیده. یک سویه نگاه کردن، می تواند این برداشت را ایجاد کند که اعضای تیم به تاریخ های پیش بینی شده به اندازه کافی متعهد نبوده اند. با این نگاه می توان همه را صف کرد و سرزنش. نگاه چند سویه می تواند موضوع را از چند زاویه ببیند؛ این که هریک از اعضا تاریخی را بر اساس نگاه و ابعاد کاری خودشان اعلام کرده اند بدون در نظر گرفتن پیوستگی و نیازمندی های کار خودشان به دیگر اعضای تیم؛ این که مدیر پروژه همان اول برنامه ریزی، پیش بینی های ارائه شده را به اندازه کافی بررسی نکرده و اعضای تیم را برای بررسی دوباره و تعدیل پیش بینی ها به چالش نکشیده؛ این که اعضای تیم آدم های متخصصی هستند ولی لزوما دانش برنامه ریزی ندارند و نیاز به جهت و کمک دارند برای برنامه ریزی کارهای خودشان، این که منابع محدود است؛ این که مدیر پروژه مسن است و با تمام تجربه کاری، مدیریت سنتی دارد، در عین حال فشار زیاد کاری هم برای فشار خونش مضر است و به سلامتیش ضربه می زند و نمی شود به راحتی هر بحثی را مطرح کرد و به چالشش کشید؛ این که فلان عضو که مورد سرزنش همه تیم است برای پیش بینی های نادرستش، در واقع خیلی پر تلاش است ولی نیروی کافی ندارد و نمی تواند هم زمان هم برای کارهایش برنامه ریزی کند، هم اجرایشان کند و هم پی گیری و در عین حال ذات کارش پر از ریسک است چون باید با پیمان کارهای خارج از شرکت کار کند؛ این که گرچه پروژه از زمان لازم عقب است، ولی می بینی که همه به شدت کار کرده اند ولی به خاطر کمبود جهت گیری مناسب، زمان از دست داده اند و چندین نگاه دیگر. اگر چند وجهی نگاه کنی آن وقت دیگر نمی توانی به همان راحتی همه را به صف بکشی و سرزنش کنی، در عین حال بررسی موضوع با نگاه چند وجهی، بیرون کشیدن ریشه های اصلی مشکل و راه حل آن را پیچیده تر می کند؛ شاید حدی وجود داشته یاشد که دیگر مشکل را بیش تر به اجزای کوچک تر نشکنی و تحلیل نکنی. به جایش مناسب با سطح همان تحلیل، برایش دنبال راه حل مناسب باشی.

۲ نظر:

Navid گفت...

نه، متاسفانه نتونستم زیاد اطلاعات پیدا کنم، یه ایرانی پیدا کردم که 3 ما از امیرکبیر اومده بود نانیانگ و دوباره بر می گشت، با یه سنگاپوری دوست شدم، گفت هروقت هر اطلاعاتی که بخوای برات می فرستم، حالا فعلا برای معدل و امتحانات زبان در تلاشم

قاصدک وحشی گفت...

سلام. برای یکی از دوستانی که در ان.یو.اس رشته مکانیک خونده، ای میل زدم و شما رو هم در جریان قرار دادم. من دیگه سنگاپور زندگی نمی کنم و دسترسی زیادی ندارم به بچه هایی که اون جا تحصیل می کنن. امیدوارم اگه فرصتی داشته باشه بتونه بهتون جواب بده. اگه سوال هاتون رو به صورت مشخص براش بفرستین، شاید بتونه بهتون کمک کنه اگر اطلاعاتی لازم دارین برای تحصیل در ان.یو.اس.
معدل خوب داشتن خیلی کمک کننده است؛ نمرات زبان هم موثره ولی نبودنش لزوما مانع اقدام برای پذیرش نیست مگر این که دانشکده مورد نظر شما، به طور خاص درخواست کرده باشه. این که شما با استادی هماهنگ کردین و در تماس بودین، خودش قدم بسیار خوبیه. اگر بتونین زمینه همکاری با استاد رو فراهم کنین، مراحل پذیرش برتون هموارتر می تونه بشه. موفق باشین.