شنبه، آبان ۲۰، ۱۳۹۱

زلالم کن

سه سال پیش، سفر هند، شهر اودی پور. اولین نمای پر رنگی که از مهمان خانه ساده و دنجش به یاد دارم، ایوانی است رو به یک رود. کنار قسمتی از رود، خانم های هندی با لباس ها رنگارنگ، پارچه های رنگین تری را به تخته کشیده اند و می شویند.

دلم می خواهد بروم زانو بزنم کنار همان رود. دو گوشه پارچه روحم را نگه دارم و بسپارمش به دست جریان آب. بشوید و بروبد و رهایش کند از هر کدری که روی تار و پودهایش نشسته.

هیچ نظری موجود نیست: