چهارشنبه، مرداد ۱۸، ۱۳۹۶

نفس

در این دو هفته، دو روز متفاوت مرخصی گرفتم. برخلاف همیشه، نه برای سفر، نه برای تغییر بزرگ هیجان انگیز، نه برای هیچ برنامه خاصی.
مرخصی گرفتم که نفس بکشم، دور باشم از شتاب و بدو بدو، پایم را بندازم روی پایم کاری کنم که دوست دارم یا اصلا هیچ کاری نکنم. این نود و خورده ای ای میل کاری که موبایلم یادآوری کرده امروز دریافت کردم در طول یک روز، حتی نگاه هم نکردم؛ سر جایشان هستند تا فردا صبح.
و این نفس کشیدن عجب چیزی است. بدون هیچ کار خاصی، استراحت کردم و با عزیزانم زمان بیش تری گذراندم. این نفس کشیدن یادآوری خوبی بود که یادم نرود "زندگی کنم"، یادم نرود از همین چیزهایی که هست، و چه خوب که هست، لذت ببرم؛ کی می دونه هر لحظه ای تا کی باقی است.
نفس کشیدن های برهه ای خیلی جاها آدم را دوباره به خودش، به تعادل و به زندگی نزدیک می کنه؛ چیزی بدیهی که با زمان و تجربه یاد گرفتم.

هیچ نظری موجود نیست: