شنبه، شهریور ۱۸، ۱۳۹۱

غازهای وحشی- برداشت دوم

صبح است. دارم نزدیک شرکت می شوم. باز صدای غاز می آید. روی زمین که نیستند. سرم را به سمت صدا می چرخانم. سه غاز وحشی ایستاده اند لبه سقف شیار شیار سوله انبار دفتر کناری. گردن های کشیده شان را دراز کرده اند و جیغ می کشند. انگار همه جا برایشان "طبیعت" است؛ حتی اگر زیر پایشان انبار آهنی و زمخت تجهیزات باشد. 

هیچ نظری موجود نیست: