یکشنبه، فروردین ۲۶، ۱۳۸۶

کپک

هوا این جا همیشه خیلی مرطوب است. همیشه باید مواظب باشی که وسایلت، لباس هایت، ملحفه هایت، کیف و کفش هایت کپک نزنند. هر شب که برمی گردم خانه، پنجره اتاقم را باز می کنم تا هوای مرطوب شب در فضای اتاق جا به جا شود؛ این طوری هم آرامش و طراوت شب در اتاق می پیچد، هم نگران کپک ها نخواهم بود.
گاهی می هراسم؛ نکند ذهن و قلبمان هم در فضاهای بسته و در سکون کپک بزنند...
شب ها اگر خستگی امان دهد و خواب، هوشیاریم را نبرد، درهای قلب و ذهنم را هم در سکوت می گشایم مبادا سنگین شوند و کپک بزنند...
تلاش و جست و جوی پیوسته و آگاهانه، یادگیری و کنجکاوی مداوم، دمی با خود خلوت کردن و اندیشیدن شاید از کپک زدگی جلوگیری کند.

۲ نظر:

ناشناس گفت...

شاید!

ناشناس گفت...

Shalvaare man ham kapak zad dishab... :(