یکشنبه، بهمن ۰۱، ۱۳۸۵

بوی باران

" بوی باران،
بوی سبزه،
بوی خاک..."
بارندگی های پیوسته که امانی به تابش خورشید نمی داد، کم شده ولی هنوز روزی تقریبا یک بار باران با تمام وجودش می بارد و همه جا را می شوید. قورباغه های کوچک و حلزون های همه اندازه در پیاده روها به راه می افتند و دیگر به جای این که روبرو را نگاه کنی، نگاهت مدام به قدم بعدی است که مبادا روی حلزونی فرود بیاید که با کندی و در آرامش در حال گذر از این زندگی پر از شتاب و دوندگی است.

۱ نظر:

ناشناس گفت...

Happy to U
After leaving Iran in 2004 I didn't have rain & snow and long time cloudy time. because here is always sunny.
sometimes it is disgusting for me!