دوشنبه، دی ۱۸، ۱۳۸۵

اگر یک چینی باشی...

آن گونه که من در این مدت دیدم،
اگر یک چینی باشی:
حداقل یک میلیارد و دویست و نود و نه میلیون نفر آدم دیگر در دنیا زبانت را کماکان می فهمند؛
تقریبا هر کجای دنیا باشی، هم وطنان زیادی پیدا می کنی؛
هیچ چیزی برایت غیر ممکن نیست؛
به هر چیزی احساس نیاز کنی، با سخت کوشی یاد می گیری چون باور داری که هر چیزی یک "فرآیند یادگیری" است؛
زندگی می کنی تا کار کنی؛
همیشه در شبکه های اجتماعی هم وطنان پوشش داده می شوی، به آن ها کمک می کنی و به تو کمک می کنند؛
با فروتنی و سادگی به مراتب بالا می رسی؛
کم تر نقد می کنی؛
بیش تر کار می کنی؛
با ساده ترین قواعد زبان ولی با پیچیده ترین آواها با دیگران ارتباط برقرار می کنی؛
با دو تا چوب و یک قاشق غذا می خوری؛
از آواها و نواهای مرموز، کش دار و عجیب لذت می بری؛
معمولا اصول و ارزش های اجتماعی و انسانی را به کار می گیری؛
معمولا به ارزش های کنفوسیوس باور داری؛
به هم وطنانت اعتماد می کنی ولی با دیگران، گرچه مهربان و فروتنی، با احتیاط جلو می روی؛
دوستانه عاشق می شوی؛
ذهن و طرز فکر پیچیده ای داری ولی در ظاهر ساده ای؛
خوب می نویسی ولی سخت بیان می کنی؛
با کم ترین ها هم می توانی راضی باشی؛
با فروتنی و بدون ادعا می توانی بلند پرواز باشی؛
مقتصدی؛
قوانین و دستورات را معمولا بی چون و چرا می پذیری؛
تاریخ و فرهنگ عمیق و طولانی داری؛
تو فو، سویا و سبزیجات زیادی می خوری؛
هزاران نوع چای داری؛
هر چیزی را از گیاه و گوشت، خشک می کنی؛
در بسته بندی های کوچک و ارزان هنرمندی؛
همه جای دنیا کالاهای ارزان کشورت را پیدا می کنی؛
هر چیز را بپسندی، به سرعت و به روش خودت کپی می کنی؛
معنی جهانی شدن را خوب می فهمی؛
تمرکز و پیوستگی داری؛
محتاطی؛
گاهی در نوآوری به بن بست می رسی ولی بسیار پر تلاشی؛
چند بعدی نیستی ولی اگر لازم باشد برای آن هم تلاش می کنی؛
خیلی ها در دنیا دست کمت می گیرند ولی تو آرام آرام و با سخت کوشی پیش می روی!

۱۹ نظر:

ناشناس گفت...

Afarin, tasvire nesbatan dorosto kameli az chini ha peyda kardi...

ناشناس گفت...

سلام
دوست عزيز
به قولي هرچه از دل برآيد بر دل نشيند
خيلي عالي بود موفق باشيد

alireza

ناشناس گفت...

지난 기간 조선의 군대와 인민은 위대한

1- 김일성주석을 굳게 믿고따르며 백전백승의 길을 걸어왔다.

2- 하기에 그이를 높이 모시고 따르는 조선인민의 사상감정은 참으로 뿌리깊은것이며 실생활을 통하여 다져진것이다.

3- 주석께서는 조선로동당과 공화국정권을 인민을 위하여 복무하는 불패의 당,진정한 인민정권으로 건설하시고 수령,당,대중의 통일단결을 이룩하시였으며 한세대에 미일 두 제국주의를 타승하시였다.

4- 조선민주주의인민공화국이 걸어온 영광스러운 승리의 력사와 세계에 존엄떨치는 선군조선의 오늘의 번영은 주석의 존함과 떼여놓을수 없으며 하나로 잇닿아있다.

5- 주석께서는 주체의 사회주의강국건설위업을 개척하시고 그 완성을 위한 만년기틀을 마련하여주시였다.

6- 주석의 성스러운 혁명력사는 선군령도의 력사이다.

7- 위대한 주체사상,선군사상의 기치밑에 개척된 조선혁명의 불패성과 빛나는 미래는 선군에 있다.

8- 조선인민은 올해를 김일성주석의 부강조국건설구상이 더욱 활짝 꽃펴나는 해로 빛내이며 경애하는 김정일장군님의 선군령도따라 주체조선을 위대한 사상으로 존엄높고 일심단결로 위력하며 강력한 군력으로 백승떨치는 사회주의강국으로 더욱 전변시킬것이다.(끝)

Maryam گفت...

شبنمی خیلی قشنگ توصیفشون کردی، ببین بالاخره من کی ببینمت که امانتی رو بدم؟ وجدان درد دارم راستش اونم از نوع خیلی زیاد

ناشناس گفت...

یک ضرب المثل قدیمی چینی هست که میگه، اگر دو حرف برای گفتن داشتی اول دومیش رو بگو دوم اولیش رو.
یک جمله معروف دیگه هم هست که نمی دونم چینی یا بازرا مشترک اونم اینکه اگر یک فکری به سرت زد مطمئن باش فکرت خام هست بهتر یک بار دیگه هم فکر کنی هرچی تو فکر دوم نتیجه گرفتی از همه درست تر هست هیچ موقعه هم نذار به فکر سوم برسه چون تو فکر سوم گند وسواس رو در میاری!

ناشناس گفت...

کنفوسیوس مربی و دانشمند بزرگ چین در تدریس روش خاصی داشت. شاگرانش جداگانه مطالعه می کردند و هروقت مشکلی برایشان پیدا می شد یا سوالی داشتند با استاد در میان می نهادند و کنفوسیوس ایشان را راهنمائی می کرد و جواب پرسششان را می داد. روزی یکی از شاگردان از او پرشید: استد بفرمایید معنی مهر و محبت و نوع دوستی چیست؟ کنفوسیوس جواب داد: معنایش مردم دوستی است.
روز دیگر شاگرد دیگری همین سوال را مطرح ساخت و کنفوسیوس جواب داد: نوع دوستی و محبت به معنای آنست که آنچه برخود روانمی داری بردیگران نیز نپسندی. روز سوم شاگرد دیگری سوال مذکور رامکرر کرد و کنفوسیوس جواب داد : به معنای آنست که انسان باید بتواند جلوی خود را بگیرد و همه اعمالش آمیخته به ادب باشد.
شاگردانی که در کنار استاد بودند، از این جوابهای مختلف به سوال واحد، تعجب کردند و به او گفتند: ای استاد! سوال یکی بود چرا جوابهای گوناگون به آن دادید؟ کنفوسیوس جواب داد: بلی سوال یکی بود، اما سوال کننده یکی نبود. کسانی بودند با تفکرات و نظرات مختلف، و من به هر کدام برطبق حالات و تفکراتش جواب دادم

ناشناس گفت...

کنفسیوس در ۵۵۱ پیش از میلاد در ایالت کوچک لو که امروزه بخشی از شهرستان جدید شاندونگ است متولد شد و در ۴۷۹ پیش از میلاد در گذشت. والدینش، که در زمان کودکی او زندگی را بدرود گفتند، او را کونگ - کویی نامیدند. کنفوسیوس از کلمهٔ لاتین کونگ فوزی، به معنای ((استاد بزرگ، کونگ)) گرفته شده است.

نخستین زندگی نامهٔ او ۳۷۵ سال پس از درگذشتش توسط سوماچیین، مورخ نامعتبر نوشته شد. در طول آن همه سال پس از در گذشت او، به واسطهٔ آن که فردی مشهور و برجسته و نیز حکیم بود، افسانه‌های بسیاری درباره‌اش ورد زبان‌ها بود و لذا سوماچیین در اطلاعاتی که دربارهٔ او کسب کرد، وارد شد.

ناشناس گفت...

جماعت چینی واقعا عجیب و غریبا. اول اینکه من نمی دونم چطور این ابنای بشری که جدی جدی چینگ چنگ چونگ می کنن، باهم ارتباط دارن! اولش فکر می کردم توی سریالهای تلویزیونی طنز ایران هست که دیگه پیاز داغش رو زیاد می کنن و همش چینگ چنگ چونگ می کنن ولی جدا همی طوره. لحن و استرس بندی جملاتشون هم خیلی باحاله. همیشه جملاتشون با صدای کوتاه آغاز می شه و یهو صداشون اوج می گیره و اگه به دهنشون نگاه کنه آخر جمله که می رسن همیشه باز می مونه! از نکات جالب دیگه توی حرف زدنشون اینکه وقتی می خوان با صداهای اشاره همدیگه رو صدا کنن من فکر می کنم این صدا از یه گربه یا بچه خرسی چیزی در میاد. مثلا ما ایرانی ها یا عربها که بخوایم با صدای اشاره کسی رو صدا کنیم، صوت می زنیم و یا میگم هی و یا اوهوی اما اینا یه صداهای عجیب غریبی از خودشون در میارن که صد رحمت به زوزه شغال ماده!

ناشناس گفت...

زبان انگلیسی چینی ها ترمال به تمام معناس. جون می کنن تا بخوان یه جمله به انگلیسی حرف بزنن و اصولا این حرف من استثنا نداره. همیشه توی کلاس با معلم مشکل دارن و نمی فهمن که چی می گه و همیشه خدا توی امتحان فاینال یه دیکشنری انگلیسی زدن زیر بغلشون که گیر نکنن سر لغت. فرقی هم نمی کنه که سال اول دانشگاه باشن یا سال آخر. اتفاقا با دوستان دیگه در جای جای این کره خاکی صحبت می کردم میگفتن که این چینی ها همشون همین طورن! بنابراین اگر جایی خواستید با یه چینی به زبان انگلیسی صبحت کنید فرض کنید که با یه ترم اولی زبان شکوه حرف می زنید. آروم و شمرده حرف بزنید و از لغات کمی سخت استفاده نکنید که یهو قاط نزنن.

ناشناس گفت...

آهان اینم یادم رفت بگم که اگر پای یک مرد چینی و یک زن چینی رو به شما نشون بدن عمرا تشخصی بدید که این پای یک مرد هست یا پای یک زن. محض رضای خدا یکی کمی پشم برای مردهای چینی خریداری کنه. اه اه آدم حالش بهم می خوره نگاهشون می کنه. مردی گفتن، زنی گفتن آخه. این جماعت جدا عجیب غریبن. چینی ها به سادگی کسی رو داخل جمع خودشون راه نمی دن و گوشه گیر هستن برای همین هنوز نتونستم چیزای زیادی راجع به فرهنگشون یاد بگیرم.

ناشناس گفت...

اينارو از تو اونترنت پيدا کردم خواستي منو تو مسنجرت ادد کن يه خورده بحث ياچت کنيم
Djgonjishk@yahoo.com

ناشناس گفت...

good explanation
perfect

ناشناس گفت...

I hate Chinese people. I hate them. I don’t like the way they speak. I don’t like their behavior spitting anywhere they like.

قاصدک وحشی گفت...

Salam,
Ba takhir javabe neveshte ha ro midam... Bebakhshin!

Be "Ye doust",
Salam,

Mamnun az lotfe shoma. Albate khoshhal misham age neveshtam ro naghd ham konin.

Movafagh bashin.

قاصدک وحشی گفت...

Be AliReza khan,

Mamnunam. Delgarmie khubie. Omidvaram bishtar az nazarate shoma eede begiram.

قاصدک وحشی گفت...

To Anonymous:

Dear friend, unfortunately I do not know Korean at al1!
I would be grateful if you write your respectful comments in English, Persian or French but not in Korean!
Thank you in advance!

قاصدک وحشی گفت...

Be Maryami,

MerC az amanati va az in hame amanat dari!

Bia inja gahi!

Khoshhal mikoni mano, kheili ziad :)

قاصدک وحشی گفت...

به هفت یادداشت:
سلام،
ممنون از این همه نظر.
ضرب المثل هایی که از کنفوسیوس نقل کردین، بسیار جالب و قابل فکر بود.
از تقسیم کردن قسمتی از زندگی نامه کنفوسیوس هم ممنونم.
(یادداشت 4) توصیف شما از چگونگی بیان زبان چینی هم جالبه. زبان چینی بسیار متفاوت از برخی زبان های دیگر رایج دنیاست و ویژگی های خودش را دارد.
(یادداشت 5) بیش تر چینی ها در به کار گیری زبان انگلیسی به ویژه بخش گفتاری آن بسیار مشکل دارند چون ساختار، قواعد و آواهای زبان چینی تفاوت فاحشی با زبان انگیسی دارد ولی حداقل برای یاد گیری و به کار گیری این زبان متفاوت هم کنار نمی کشند و با هر روش ممکن برای یادگیریش تلاش می کنند.
(یادداشت 6) ساختار فیزیکی چینی ها که از نژاد زرد هستند با سایر نژادها متفاوت است. تفاوت هورمونی، تفاوت های نژادی و جغرافیایی و تغذیه آن ها باعث تفاوت های چشم گیری است. تفاوت های جنسی شان هم به همین ترتیب با سایر نژادها فرق دارد.
به نظر من اگر نگاه منفی به چینی ها نداشته باشیم و بدون پیش داوری تلاش کنیم درکشان کنیم، دوستان خوبی از میانشان می توان یافت. من دوستان چینی ساده، خوب و مهربانی در لابراتوارم دارم و یکی از نزدیک ترین دوستانم در سنگاپور، دختری چینی است که با وجود تفاوت هایمان، هم دیگر را بسیار خوب درک می کنیم و به راحتی با هم در مورد مسایل مختلف بحث و مشورت می کنیم.
امیدوارم باز هم نظرات شما را بخوانم.
موفق باشین.

قاصدک وحشی گفت...

To Chinese hunter:

I wrote this note to share my viewpoints about the Chinese whom I see in Singapore since we Iranian may not have clear understanding about this respectful civilization.

I hope you find some good Chinese friends to know them more deeply.

Good luck.