شنبه، آبان ۰۶، ۱۳۸۵

ترکیب رنگارنگ

کوله ای دانش جویی پر از مقاله های گیج کننده بر دوش، کیف بزرگ چرمی سفید زنانه ای بر کنار وارد فروشگاه می شوم تا برای هفته جاری خرید کنم. از بستنی قیفی کاکائویی نمی توانم دوری کنم... حالا سناریو کامل است! کوله دانش و کیف سفید و بستنی قیفی...
ترکیب جالبی است.
ولی به راستی من کدام یک از این بعدهای وجودم را بیش تر دوست دارم؟ سوال سختی است...

۲ نظر:

ناشناس گفت...

سلام

امروز در دانشگاه درباره A*star یک جلسه بود. ولی جالب این بود که اغلب کسانی که آمده بودند دانشجوی ارشد بودند و میشد گفت دیگه برای اونها دیر بود. برام جالب بود که تعداد بچه های کارشناسی خیلی کم بود و این برایم قابل تامل بود. فکر میکردم خیلی بیشتر از اینها باشند.

خلاصه اینکه.... به یادت بودم دوست جونی.

ناشناس گفت...

با سلام

من دانشجوی مهندسی برق قدرت دانشگاه تبریزم.البته تهرانیم.پدرم در اومد تا یخ چیزایی از تحصیل تو سنگاپور پیدا کردم.متاهلم.البته نامزدم.غرض از مزاحمت.از تمام جست و جوهام تو گوگل فقط صفحه شما راهنماییم کرد.من می خواستم شرایط غیر از بورسیه رو بدونم.راجع به کشور و دانشگاههای nus va ntu بدونم.میزان خرج و شرایط پذیرش با بورس و بدون بورس.خواهشا راهنمایی کنید.انگار شما تنها کسی هستید از ایرانیها که اونجایید!
یا به mreza_313@yahoo میل بزنید.یا قرار چت اگه ممکنه بزارید چون بهتر می تونم ازتون سوال کنم.اگر هم هیچ کدوم رو نخواستید انجام بدید حداقل تو وبلاگ خودتون یه چیزی بگید.اجرتون با خدا.
ممنون هم وطن