جمعه، اسفند ۲۶، ۱۳۸۴

دردناک

گزارش فرانسیس هریسون از بازار تهران، مردمی را نشان می دهد که چند روز مانده به عید، در تکاپوی خرید عید هستند و تفسیر خبرنگار بی بی سی که مردم ایران فارغ از شدت و حساسیت بحران انرژی اتمی و تهدید تحریم شدن، سرگرم خرید هستند... که مردم ایران نسبت به تهدیدات، بی تفاوت هستند... صحنه مردم عادی با لباس های رنگ و رو رفته و شلوغی رفت و آمد در بازار تهران، خانمی که ساک های خرید در دستانش سنگینی می کند، مردی که در مصاحبه ادعا می کند تهدید امریکا تنها یک بلوف است... و تاکید خبرنگار بر بی تفاوتی مردم... مرد دیگری در انتهای گزارش جایی که دیگر حرف هایش کمرنگ به نظر می رسد، یادآوری می کند که روزنه های خبری در ایران محدودند و مردم تنها چیزی که از رساناها می شنوند این است که انرژی هسته ای حق ماست... ولی صدایش در گزارش کمرنگ است...
نادانی ما دردناک است... ناتوانی ما در بیان خودمان و برقراری ارتباط درست با دنیا دردناک است... فریب و بازی رسانه ها با دنیا دردناک است... پیامی که دریافت می شود، دردناک است...
من از سیاست چیزی نمی فهمم... من فقط دردها را درک می کنم... دردهای عمیق و فجیع را...
نمی دانم چرا باز این جمله در ذهنم تکرار می شود: "خدا حال قومی را تغییر نمی دهد تا آنان حال خود را تغییر دهند"

۱ نظر:

ناشناس گفت...

واقعیت اینه که مردم ما همیشه هیجانی برخورد می کنن. با همه چی... الان هم هیجان گرفتتشون . هیچ کس به زمانی که باز باید برای گرفتن چند تا کاسه ملامین تو صف وایسه فکر نمی کنه. جنگ و بدبختی هاش یادشون رفته... شیر صفی، تاکسی صفی، و همه چیز صف. ملت ما، مثل سردمداراش فقط امروز خودشونو می بینن و فردا که بدبخت شدن یا می افته گردن خدا یا گردن دشمن. بستگی داره کدوم به نفعشون باشه :(