پنجشنبه، بهمن ۰۶، ۱۳۸۴

دور و نزدیک

شیوا پیداش کرده. از روی چهره ایرانیش... آناهیتا از 5 سالگی همراه با خانواده اش به نروژ مهاجرت کرده و حالا برای یک ترم این جا مهمان شده... با لهجه محکم و قشنگی، فارسی حرف می زند. منطقی است و مستقل و گرم... با وجود همین چند برخورد ساده ای که با هم داشتیم، بسیار دوستش دارم چون واضح، روشن و گرم است. همیشه به جای تایید از واژه ی "ها" استفاده می کند. ساده است و یک رو. موقع سلام و خداحافظی دست هایش را باز می کند و گرم، هم دیگر را در آغوش می گیریم. عجیب است که بعضی آدم های دور، این قدر نزدیکند و برخی آدم های نزدیک، این قدر دور و مه آلود...

هیچ نظری موجود نیست: