پنجشنبه، دی ۲۲، ۱۳۸۴

بارون بارونه، زمینا تر می شه...

کم کم احساس می کنم که یک ماهی هستم در یک آکواریوم رنگارنگ... گویا ژانویه و فوریه از صبح تا شب و از شب تا صبح آسمان می بارد! زمستان در این سرزمین، سبز و بارانی و خنک است.
هربار که بیرون هستم در گوشم زمزمه "بارون بارونه..." جاری است.
امان از این سرزمین وحشی زیبا و اعجاب انگیز...

هیچ نظری موجود نیست: