جمعه، دی ۰۶، ۱۳۸۷

گلم

زنگ زدم به یک اداره رسمی مهم برای پی گیری مدرکی که لازم داشتم:

- سلام آقا! صبح شما به خیر.
- سلام گلم! بفرمایید.
-[؟!!...؟؟!!] چه طور می توانم نامه شماره ... را پی گیری کنم؟
- مشکلی نیست گلم...

این واژه مهربانانه "گلم" مرا در این گفت و گوی تلفنی بسیار گیج کرد. برایم عجیب بود که از طرف نهادی چنین رسمی، هر چه قدر هم پدرانه، "گلم" خطاب شوم.
نمی دانم فرهنگ گفت و گوی رسمی تغییر کرده یا من سخت گیر شده ام.

۶ نظر:

ناشناس گفت...

سلام
كجايي؟ ببينيمت خانوم؟

قاصدک وحشی گفت...

سلام روناک جان،

من تا یکشنبه آینده هستم. خوش حال می شم هم رو ببینیم. اگر فرصت داری یک عصر از سر کار بیا این جا.
زنگ می زنم بهت.

ناشناس گفت...

تاثير كلام هاي خوب و بي دليل بيشتر از اونه كه انتظار داريم.شايد اونقدر به بداخلاقي و بي توجهي آدمها عادت كرديم كه برامون عجيبه.و اين يادمون مياره كه چقدر ساده مي تونيم لحظه هاي خوبي براي ديگران بوجود بيارم.خونه خوش بگذره(:

قاصدک وحشی گفت...

سلام مرضیه جان،

ممنون :)
خوش حالم که هنوز به من سر می زنی.
آره، این طوری هم می شه به موضوع نگاه کرد؛ شاید من هم زیاد به ارتباطات بسیار رسمی و تعریف شده عادت کردم.

آرزوهای خوش!

ناشناس گفت...

kheili jalleb bood..

zood bargard bia digeh. ye khabar e asasi daram barat!

NJ

قاصدک وحشی گفت...

سلام!

آره، دوباره مسافر شدم...
چه خبره اون جا؟! P: