شنبه، آذر ۲۳، ۱۳۸۷

نسخه زغالی (*)

در این مدت با فرهنگ مشابهی در فرستادن نامه الکترونیکی آشنا شدم.

چه در دانشگاه و چه سر کار، هر وقت کسی از دیگری کاری می خواهد، آن کار را می نویسد، شخص را مخاطب قرار می دهد و بعد آدم های بسیاری را در نسخه زغالی نامه می گذارد؛ آدم هایی که در نسخه زغالی قرار می گیرند، ممکن است هم تیمی باشند یا کسانی که باید به آن ها گزارش داد.

به این ترتیب، حتی اگر خواسته کوچک و ساده باشد، شما در برابر تعداد زیادی چشم های منتظر قرار می گیرید تا کار را انجام دهید.
این یکی از کاربردهای شگفت انگیز نسخه زغالی است!
(*) Carbon Copy (CC)

۴ نظر:

ناشناس گفت...

ما تو شركت بهش مي گيم رونوشت! دقيقا همون كاربرد رو داره.

ناشناس گفت...

D:

نسخه زغالی بسی کاربرد دارد، بسی کاربرد دارد که بعدا بدانی. اگر دیدی کسی "پاسخ به همه" نفرستاد، بدان که به هدف زدی :))

البته اگر مدیر پروژه ای را دیدی که پس فردا برابرت گارد گرفت، بدان که قضیه نسخه زغالی بوده و یحتمل رویش سیاه شده دوست جان!

البته گاهی هم عصبانی می شوی که یکی یک ایراد بی ربطی راجع به کارت را نسخه زغالی کرده و شما هم نامردی نمی کنی و گیجی اش را سند-تو-آل (شرمنده این دیگر اصطلاحی بس معنی دار است) می کنی که دیگر هوس خود شیرینی نکند .

البته شکی نیست که اینجانب نیز نسخه زغالی ها را در اولویت اول با انواع پرچم نارنجی، یادآور، تقویم و ... قرار می دهم: TOP Priority

این بود پرحرفی های ذهن یک نسخه زغالی دوست :)

از اصطلاح نسخه زغالی خوشم آمد.

ناشناس گفت...

چرا اینجا نیستی با هم بگیم و بخندیم آخر؟

حالا با لحن من بخوان و بخند:
"روزی روزگاری نه خیلی دور! یک مدیر مالی اصالتا هندی بود که با همان یک دندگی هندی از زیر گزارش پیشرفت در می رفت. این وسط مدیر من هر روز مرا می فرستاد که از آنها وضعیت و مشکلات زا بپرسم و اکشن لیست تهیه کنیم و کارگاه بگذاریم و اینها... هفته اول گفت "درصدها مثل هفته قبل"، چند روز گفت "همان مسایل قبلی" هفته دوم هم با درصد پیشرفت های قبلی گذشت. تا اینکه من به خودم گفتم این بچه لجباز هندی (دقیقا مثل فیلم هندی ها!) مرا دارد سر می دواند انگار. هفته سوم در عوض جلسه حضوری برایش ایمیل زدم و مدیرم را هم در نسخه زغالی گذاشتم و فایل را ضمیمه کردم. جواب داد "OK". ریپلای کردم که یعنی درصد ها مثل هفته قبل؟ جواب داد: "Yes" من هم نامردی نکردم و جواب دادم: "خیلی خوب، پس شما این دو هفته هیچ پیشرفتی نداشته اید و کاری نکردید؟" D: عصبانی شد که تو چرا گیر می دهی و ما داریم کار می کنیم. آمدم جواب بدهم که مدیر مستقیم ام گفت نه بهاره بگذار من جوابش را بدهم. یک ایمیل (یحتمل فحش های هندی ناجور) به شخص مذکور زد و بعد دستور قهوه داد و گفت "I like your e-mails Khanum" , و گفت که سایر دپارتمانها به او می گویند مرا از کجا پیدا کرده! و خوب Go on Khanum!

:)

خنده ات یادمه!

قاصدک وحشی گفت...

به روناک،
آره، رونوشت واژه رایجیه؛ ولی تاکید روی این که مثل کاغذ کپی های کربنی قدیمی می مونه، قابل درک تره.

به بهاره،
در پشتکار و پی گیری تو شکی نیست :)
نسخه زغالی برای پی گیری ها خیلی موثره.
امیدوارم فرصتی باشه تو دو هفته آینده هم رو ببینیم!