یکشنبه، آبان ۲۸، ۱۳۸۵

سخنرانی بوش

از کنار کتابخانه مرکزی که می گذرم، میزهایی را می بینم که باندهای راهنما جهت ایستادن در صف را نشان می دهند. باید خبری بوده باشد... این قسمت از دانشگاه همیشه خبری است.
چند ساعت بعد دوباره از همان محل می گذرم. این بار واقعا صفی طولانی می بینم از دانش جویانی که لباس های رسمی به تن دارند. حالا دیگر مطمئنم که خبری است ولی هرچه می گردم نماد و نشان روشنی از این که چه خبر است، نمی بینم. این جا معمولا همه چیز با نماد و رنگ و شکل و با هیاهو خبر داده می شود. بالاخره در گوشه ای از صحنه، تابلوی کوچکی می بینم: " ثبت نام برای شرکت در سخنرانی رئیس جمهور بوش، برای آن ها که دعوت شده اند."
برمی گردم لابراتوارم و از دوستانم پرس و جو می کنم تا ببینم چه خبر است. همه دست به کار جست و جو در سایت ها و سایت دانشگاه می شوند. می فهمیم که سخنرانی امروز است! ولی جالب این جاست که خبر این ماجرا چون همیشه پر سر و صدا نیست. معمولا هر روز "پیغام روز" از سوی اینترانت دانشگاه، خبرها و رخ دادهای جدید را به دانش حویان اطلاع می دهد علاوه بر چندین نامه الکترونیکی در صندوق پستی دانشگاه. ولی آن روز پیغام روز پوزشی بود از ترافیک سنگین اینترنتی در نیمه شب به خاطر نزدیک شدن به وقت امتحان ها و اعلام این که مشکل به زودی رفع خواهد شد.
به این ترتیب، جناب آقای بوش در سفر یک روزه اش به سنگاپور سری هم به این دانشگاه زد و سخنرانی کرد و رفت.
فکر می کنم تمام دانش جویان ایرانی ان.یو.اس در جریان این ماجرا بودند. حیف که شرکت در سخنرانی اش، بیش تر ویژه دانش جویان سنگاپوری و انتخاب شده بود. به قول دوست چینی ام، این جا که کشور ما نیست...
دلم می خواست مردی را که این طور دنیا را به آتش کشیده، ببینم!
متن سخنرانیش را این جا می توان دید:

هیچ نظری موجود نیست: