چهارشنبه، آذر ۱۶، ۱۳۸۴

از ماست که بر ماست

هوای تهران به شدت آلوده است؛ هوای تهران از حالت هشدار و بحران،‌به اضطرار رسید؛ امروز و فردا به دلیل آلودگی شدید هوا مراکز اداری و مدارس و ... تعطیلند... کودکان و سال خوردگان در معرض خطرند...
این جملات، مرتب در اخبارتکرارمی شوند.
سوار اتوبوسم. احساس خفگی می کنم، نفس بالا نمی آید. هر که را می بینم از سردرد شکایت می کند... از پنجره به ماشین هایی که در ترافیک میدان توحید منتظرند، نگاه می کنم. زیر این آسمان گرفته و مه آلود، ماشین هایی می بینم با یک یا دو نفر سرنشین... ماشین هایی با سرنشینان زیاد که خانواده به نظر می رسند و گویی در حال پیک نیک رفتن هستند.آخر امروز تعطیل است! در چهره
بیشتر آدم ها دلهره و نگرانی از این همه هشدار به چشم نمی خورد. چرا همه چیز برایمان عادی شده است؟
جدای از همه مسایل، تنها در ذهنم تکرار می شود که از ماست که بر ماست...

هیچ نظری موجود نیست: