پنجشنبه، فروردین ۲۹، ۱۳۹۸

این صبح ملس

هر کدوم، تک تک، به خاطرش سرعت، کم می کنیم و می پیچیم. اون ولی در آرامش، لم داده روی آسفالت گرم شده از آفتاب ملس بهاری، بال هاش رو هم جمع کرده دور خودش و زیر گرمای این آفتاب دل پذیر ما رو تماشا می کنه.

شاید هم داره با خودش فکر می کنه چه موجودات عجیبی که هر روز، برف باشه، بارون یا آفتاب به این قشنگی، این وقت صبح عجله دارن. همیشه عجله دارن، اون قدر که حتی فرصت لذت بردن و تحسین چنین آفتاب دل پذیری رو ندارن بعد از چند ماه زمستون.

هیچ نظری موجود نیست: