قرار است فردا جلسه داشته باشیم. او مرد جا افتاده ای است، خیلی با سابقه و در کارش خبره.
- متاسفانه فردا نمی تونم در این جلسه حاضر باشم. همسرم فردا وقت معاینه داره. باید همراهش برم بیمارستان. من سرزنشش نمی کنم. اون دیابت داره و به طور مرتب باید تحت نظر باشه. اگر موردی مربوط به من بود، لطفا بهم زنگ بزن.
پشت جملاتش، احترامی به همسرش نهفته است که تحسین می کنم.
- متاسفانه فردا نمی تونم در این جلسه حاضر باشم. همسرم فردا وقت معاینه داره. باید همراهش برم بیمارستان. من سرزنشش نمی کنم. اون دیابت داره و به طور مرتب باید تحت نظر باشه. اگر موردی مربوط به من بود، لطفا بهم زنگ بزن.
پشت جملاتش، احترامی به همسرش نهفته است که تحسین می کنم.
۳ نظر:
اول متن رو میخونم و بعد عنوانش رو
"حرمت" چه بار معنایی سنگین و مثبتی داره
نمی دونم respect هم این معنا رو میرسونه یا نه, اما بنظرم جدای از کلام؛ جدای از ظاهر, این همکار به معنا رسیده
حرمت ...
آره، برام جالب بود که با وجود این که داشت از شرایطش می گفت که آسون هم نیست، خیلی مهربانانه گفت سرزنش نمی کنه. خیلی نتونستم اون چیزی رو که در بیانش حس کردم و به نظرم قشنگ بود، بیان کنم. ولی کلیتش همین احترام هست.
سرزنشش نمیکنم خیلی بار منفی داره به نظرم.. اگه اینو گفته باشه
ارسال یک نظر