جمعه، بهمن ۲۵، ۱۳۸۷

خانم طبقه پنج

اگر در خیابان های اطراف از رو به روی هم رد شویم، به هم لب خند می زنیم؛ این تنها ارتباط من و خانم طبقه پنج است. خانم طبقه پنج، چهره ای آرام دارد. آن چه من و خانم طبقه پنج را به هم ربط می دهد، سگ کوچک سفید و مو فرفری اوست که معمولا اگر در خانه باز باشد، پشت نگه دارهای آهنی در می نشیند و با کنجکاوی بیرون را نگاه می کند با چشم هایی که به زحمت از پشت موهای فرفری اش دیده می شود. گرچه من معمولا از سگ ها می ترسم ولی اگر در باز باشد، چشمانم نمی تواند دنبال موفرفری کنجکاو و خوش حال نگردد. بعد از این مدت، خانم طبقه پنج این را می داند.

هیچ نظری موجود نیست: