چهارشنبه، آبان ۳۰، ۱۳۸۶

خروس خوان

این چندمین بار است که در چند ماه گذشته دچار سرماخوردگی ناجور شده ام. این بار برای اولین بار صدایی پیدا کرده ام بی نظیر!
اتفاق خوشایندی نیست که آدم در چهارمین هفته کاریش ناچار به استفاده از مرخصی استعلاجی شود و خانه نشین. با این حال، محبت خانواده ام، هم دلی دوستانم و تاکید هم کاران دور و نزدیک که با لب خند می گویند "استراحت کن"، التهاب این گلوی چرکین را کم رنگ می کنند. این هم تلنگر بدنم به من! بهتر است سالم تر زندگی کنم. کم کم دارم با ظرفیت بدن و روحم و پیوستگی شگفت انگیزشان بیش تر آشنا می شوم!

هیچ نظری موجود نیست: