چهارشنبه، آبان ۳۰، ۱۳۸۶

حالا

این جا هرکسی که در سایت کار می کند، یک رنگی دارد؛
کارگران ساده که زیر این آفتاب داغ و در این رطوبت جوشکاری می کنند و مشغول ساخت هستند، خاکستری اند؛
مهندسان تولید که در سایت کار می کنند، سرتاپا سفیدند؛
انباردارها سایه ای از آبی پر رنگند؛
پیمان کارها نارنجی، یا آبی کم رنگند؛
بعضی ها هم سرتاپا قرمزند که هنوز نمی شناسمشان.
ما در بخش فنی و اداری بی رنگیم.
آدم ها از کشورها و فرهنگ های مختلف هستند.
این جا تازه واردم.
دو سال پیش که ما اولین گروه دانش جویان ایرانی وارد دانشگاه های سنگاپور شدیم، این جا مثل کریستف کلمب بودیم. خیلی ها تا به حال یک ایرانی را از نزدیک ندیده بودند. حالا باز هم همان طور است. برخوردهای عجیب البته با احترام و سوال های عجیب تر!
دلم را به دریا زده ام که یاد بگیرم؛ یاد بگیرم و یاد بگیرم. مرا در این تنهایی ها یاور باش!

۳ نظر:

ناشناس گفت...

سلام
قاصدك هان چه خبر آوردي از كجا وز كه خبر آوردي؟
با
"نسيم تسنيم از راديو جوان"
آپم...

ناشناس گفت...

سلام.ممنون از جواب میل.امیدوارم که در کار جدید و همیشه موفق باشی.

قاصدک وحشی گفت...

خواهش می کنم.
ممنون مرضیه جان، تو هم شاد و موفق باشی در هر راهی که انتخاب می کنی.