جمعه، دی ۰۸، ۱۳۸۵

فود کورت سابق - فروشگاه جدید

تا چندی پیش فود کورت بود. پر از آدم و هیاهوی آدم هایی که دور میزها می نشستند.
دو هفته پیش ساکت و خاموش بود؛ نمادی یادآوری می کرد که این فودکورت به مکانی کمی دورتر ولی در همان حوالی منتقل شده است. چند روز بعد دورش دیوارهای موقت بلندی کشیدند. هفته گذشته که از کنارش می گذشتم، گروهی را مشغول تعمیرات و نصب سقف جدید می دیدم. کارگرها با تلاشی پیوسته مشغول ساختن بودند. نماد بزرگی نشان می داد که 31 دسامبر، فروشگاه جدیدی در این محل بازگشایی می شود. دیروز که از کنارش می گذشتم، دیگر خبری از دیوارهای موقت نبود. حالا می شد فضای درونش را دید که کاملا بازسازی شده بود. غرفه های فروشگاه آماده بود و در بعضی از طبقاتش هم کالاهای فروشی چیده شده بود. کنجکاوم که ببینم امروز که تنها دو روز به بازگشایی باقی مانده، چه تغییری کرده!
از سرعت عجیب پیش رفت کارها و پروژه ها در شگرفم. این آدم ها وقتی می خواهند پروژه ای را -چه کوچک و چه بزرگ- انجام دهند، اراده می کنند، برنامه ریزی می کنند و با تلاش و انرژی سریع انجامش می دهند. درست است که این کشورکه روی نقشه دنیا، نقطه ای بیش نیست، منابع مالی خوبی دارد ولی سرعت انجام پروژه هایش در کنار بودجه مناسب، به کارآیی برنامه ریزی، نیروی انسانی و مدیریت مناسب وابسته است.
من که با وجود گذراندن چندین دوره مدیریت پروژه و مدت کوتاهی سابقه کار، هنوز در برنامه ریزی های شخصی برای زندگی خودم، معمولا با تاخیر و برنامه ریزی های دوباره رو به رو می شوم. راه بلندی باید رفت تا هنر این ملت پر کار در برنامه ریزی و پیاده سازی آرمان هایشان را آموخت! ملتی که در مدت 40 سال بدون داشتن منابع طبیعی، جامعه ای مدرن بنا کرده اند که با وجود کاستی ها، در بسیاری از رتبه بندی های جهانی جایگاه قابل توجهی دارد.

هیچ نظری موجود نیست: