یکشنبه، اردیبهشت ۳۰، ۱۳۹۷

رنگ ها

یک جایی از زندگیم سال ها پیش، یاد گرفتم که هر آدمی از جمله خودم ابعاد مختلفی دارد که در شرایط و موقعیت های مختلف به چشم می آد.

مثلا یاد گرفتم چه قدر نگاه جدید می توان پیدا کرد از دوستان و آدم های اطراف وقتی آن ها را در رابطه های عاشقانه و خاص می بینی با جنس مخالف.

مثلا نظرات و نگاه دوستان نسبت به طرف مقابلی که در رابطه خاص هستند باهاش. گاهی نگاه و شناختی از آن دوست پیدا کردم که سال های سال نمی دیدم. و گاهی با خودم فکر می کنم اگر کسی به آدم خاص زندگیش به عنوان هدف، وسیله، رقابت یا ابزاری برای ارضای حس خودشیفتگی و خودبرتربینی خود نگاه کند، نسبت به دوستان هم جنس خود چه نگاهی دارد؟

یاد گرفتم قضاوت جوابی ندارد و همه چیز نسبی است. با این همه آیا در نهایت ما همان آدم ها با نگاه و هسته اولیه افکار و ارزش هایمان نیستیم که رفتارهایمان می تواند در روابط مختلف چه با هم جنس و چه با جنس دیگر، نقاط مشترکی داشته باشد؟

هیچ نظری موجود نیست: