دوشنبه، اسفند ۲۶، ۱۳۸۷

ضرب آهنگ

گاهی وقت ها که تلفن هم راه او زنگ می خورد، فکر می کنم اگر یک مار بودم شاید با این ضرب آهنگ ها رقصان از سبد بیرون می آمدم.

۶ نظر:

ناشناس گفت...

:)سلام

اين شعر مولانا رو انگار بايد مي گذاشتم , نمي دونم چرا ؟! وقتي كه خوندمش , انگار كه خودش خواست بياد اينجا !

آن نفسی که باخودی, يار چو خار آيدت
وان نفسی که بيخودی, يار چه کار آيدت ؟
آن نفسی که باخودی, خود تو شکار پشه ای
وان نفسی که بيخودی, پيل شکار آيدت
آن نفسی که باخودی, بسته ابر غصه ای
وان نفسی که بيخودی, مه به کنار آيدت
آن نفسی که باخودی, يار کناره می کند
وان نفسی که بيخودی, باده يار آيدت
آن نفسی که باخودی, همچو خزان فسرده ای
وان نفسی که بيخودی, دی چو بهار آيدت
جملهُ بی قراريت از طلب قرار تست
طالب بی قرار شو تا که قرار آيدت
جملهُ ناگوارشت از طلب گوارش است
ترک گوارش ار کنی زهر گوار آيدت
جملهُ بی مراديت از طلب مراد تست
ور نه همه مرادها همچو نثار آيدت
عاشق جور يار شو, عاشق مهر يار نی
تا که نگار نازگر عاشق زار آيدت
خسرو شرق شمس دين از تبريز چون رسد
از مه و از ستاره ها والله عار آيدت

ناشناس گفت...

واي واي.. D: بگو ياعوضش كنه، يا اطراف سبد مبد نگرده :))

قاصدک وحشی گفت...

عزیزم، من که همین طوریش هم رقصانم! ;)

قاصدک وحشی گفت...

به محمد :)

ممنون، سال نو مبارک!

amir گفت...

من از ایران نمیتونم نظرات را باز کنم و بعضی از مواقع گاهی پیش میاد که باز شود و مطلب های قدیمی که اصلا نظراتشون باز نمیشه برای بلاگ اسپوت این مشکل وجود دارد از این سایت برای استفاده از نظرات استفاده کنید
http://www.haloscan.com

ناشناس گفت...

وب قشنگی دارید خیلی زیبا نوشتید.من درباره هزینه زندگی و ادامه دکترا در مالزی برای مطالب بفرستید.






خیلی متشکرم
issazadeh.k@gmail.com