دندونام رو چک میکنه و توضیح میده که یک دندون باید پر بشه و یکی دو تا لکه هم رو دو تا دیگه هست که باید همیشه چک بشه و ...
نگاهم تیره میشه و براش توضیح میدم که شاید تا 10 ماه دیگه نتونم بیام مطبش و وضع دندونام که از سال پیش با این پوسیدگیهای عجیب منو درمونده کرده، نگرانم میکنه...
با وجود خستگی بعد از این همه کار کردن و سر پا ایستادن، میگه:
- خیله خوب، پس بهتره واژگان مشترک پیدا کنیم تا اگه مشکلی پیش اومد بتونی تلفن بزنی و راجع به وضع اون دندون صحبت کنیم.
بعد با انرژی شروع میکنه به نشون دادن خط مرز دندونها و یاد دادن استاندارد شمارهگذاریشون... شماره یک درست از دندونهای جلو و خط زیر بینی شروع میشه و تا شماره هشت از هر طرف ادامه پیدا میکنه در صورتی که دندون عقل داشته باشی! بالا و پایین، چهار در هشت که میشه 32 تا ...
قراره دو هفتهای تعطیل باشه و دیگه وقت جدید نمیده ولی وقتی میفهمه من فقط 12 روز دیگه فرصت دارم، میگه آخرین روز کاریش بیام تا همه چیز رو کامل چک کنه، Polish کنه و توصیههای نهایی رو بهم بگه...
شاید دیگه هیچوقت نشه که برم پیشش؛ شاید حتی اگر هم مشکلی پیش بیاد، نتونم با او تماس بگیرم؛ ولی همین برخورد مثبتش به من آرامش میده. اون فقط دکتر منه و من بیمارش؛ ولی اونقدر همیشه دلسوزانه با بیمارانش رفتار میکنه که بیماران همیشگی و وفاداری داره که دوستش دارن.
وقتی از مطبش بیرون میام با وجودی که یک ساعتی معطل شده بودم، احساس خیلی خوبی داشتم. دکتر میرحسینی به من قوت قلب خوبی داد. او واقعا انسان خوب و منصفی است. براش آرزوی عمر پر برکت و سعادت میکنم.کاش همه ما آدمها در برخوردمون با هم اینقدر انسانگونه رفتار کنیم؛ مثبت، پر انرژی و یاریکننده.
نگاهم تیره میشه و براش توضیح میدم که شاید تا 10 ماه دیگه نتونم بیام مطبش و وضع دندونام که از سال پیش با این پوسیدگیهای عجیب منو درمونده کرده، نگرانم میکنه...
با وجود خستگی بعد از این همه کار کردن و سر پا ایستادن، میگه:
- خیله خوب، پس بهتره واژگان مشترک پیدا کنیم تا اگه مشکلی پیش اومد بتونی تلفن بزنی و راجع به وضع اون دندون صحبت کنیم.
بعد با انرژی شروع میکنه به نشون دادن خط مرز دندونها و یاد دادن استاندارد شمارهگذاریشون... شماره یک درست از دندونهای جلو و خط زیر بینی شروع میشه و تا شماره هشت از هر طرف ادامه پیدا میکنه در صورتی که دندون عقل داشته باشی! بالا و پایین، چهار در هشت که میشه 32 تا ...
قراره دو هفتهای تعطیل باشه و دیگه وقت جدید نمیده ولی وقتی میفهمه من فقط 12 روز دیگه فرصت دارم، میگه آخرین روز کاریش بیام تا همه چیز رو کامل چک کنه، Polish کنه و توصیههای نهایی رو بهم بگه...
شاید دیگه هیچوقت نشه که برم پیشش؛ شاید حتی اگر هم مشکلی پیش بیاد، نتونم با او تماس بگیرم؛ ولی همین برخورد مثبتش به من آرامش میده. اون فقط دکتر منه و من بیمارش؛ ولی اونقدر همیشه دلسوزانه با بیمارانش رفتار میکنه که بیماران همیشگی و وفاداری داره که دوستش دارن.
وقتی از مطبش بیرون میام با وجودی که یک ساعتی معطل شده بودم، احساس خیلی خوبی داشتم. دکتر میرحسینی به من قوت قلب خوبی داد. او واقعا انسان خوب و منصفی است. براش آرزوی عمر پر برکت و سعادت میکنم.کاش همه ما آدمها در برخوردمون با هم اینقدر انسانگونه رفتار کنیم؛ مثبت، پر انرژی و یاریکننده.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر