نوشتن یکی از دلپذیرترین کارهایی است که همیشه آرامشی عمیق با خودش دارد؛ به خصوص وقتی که گوش شنوا و امین کم پیدا میکنی یا اگر هم پیدا کنی، آن قدردرگیر زندگیند، که دلت نمیآید بیش از این درگیرشان کنی... هرچند صحبت کردن یکی از بزرگترین نعمتهاست چون آدم احساسات و افکارش را با دیگران تقسیم میکند.
همیشه نوشتن روی کاغذ را دوست داشتهام. حس عجیبی دارد؛ سکوت، تمرکز، آرامش، خلق واژگانی که در ذهن آدم این طرف و آن طرف میروند، سبکی و ... مشکل اینجاست که به جایی رسیدهام که میبینم دفاتر وزن دارند و حجم و اگر بخواهم آنها را همیشه دردسترس داشته باشم، کلی دردسر دارد. پس ترجیح میدهم کمی سبکتر بنویسم.
علاوه بر این، با تغییرات زیادی روبرو هستم که مدتهاست میخواهم ثبتشان کنم ولی فرصت نمیکنم. دلم میخواهد با دوستانم در ارتباط باشم و گرچه مدتهاست گروههای مختلف دوستی از مقاطع مختلف تحصیلی به ویژه دانشگاه تا گروههای کاری یا دوستی مختلف کمی از هم پاشیده و دور شدهاند، و با وجود تمام شباهتها و تضادهایمان دلم میخواهد هنوز هم با دوستانم افکار و احساساتم را مبادله و کامل کنم.
همیشه نوشتن روی کاغذ را دوست داشتهام. حس عجیبی دارد؛ سکوت، تمرکز، آرامش، خلق واژگانی که در ذهن آدم این طرف و آن طرف میروند، سبکی و ... مشکل اینجاست که به جایی رسیدهام که میبینم دفاتر وزن دارند و حجم و اگر بخواهم آنها را همیشه دردسترس داشته باشم، کلی دردسر دارد. پس ترجیح میدهم کمی سبکتر بنویسم.
علاوه بر این، با تغییرات زیادی روبرو هستم که مدتهاست میخواهم ثبتشان کنم ولی فرصت نمیکنم. دلم میخواهد با دوستانم در ارتباط باشم و گرچه مدتهاست گروههای مختلف دوستی از مقاطع مختلف تحصیلی به ویژه دانشگاه تا گروههای کاری یا دوستی مختلف کمی از هم پاشیده و دور شدهاند، و با وجود تمام شباهتها و تضادهایمان دلم میخواهد هنوز هم با دوستانم افکار و احساساتم را مبادله و کامل کنم.
به همین خاطر اینجا مینویسم! این بار با اسم خودم و تقریبا باز.
هرچند مطمئنم باز هم مطالبی برای نوشتن روی کاغذ باقی میماند.
هرچند مطمئنم باز هم مطالبی برای نوشتن روی کاغذ باقی میماند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر